نگارنگار، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره

نگار من

عزیزترینم

دختر گلم امروز صبح که داشتم می اومدم سر کار یه تکه نون بهت دادم تا بخوری تو هم هی اونو به من تعارف می کردی و می خواستی من بخورم هر چی می گفتم مامانی خودت بخور بازم کار خودتو می کردی الهی مامان فدات بشه که اینقدر مهربونی  
29 تير 1390

زیباترینم

دختر قشنگ مامان این روزا کلمات جدیدی یاد گرفته مثل :بابا ، ده (یعنی بده) دوست دارم زودتر ماما گفتنم یاد بگیری عزیزم
27 تير 1390

دختر گلم

عزیز مامان هفته پیش وقته دکترت بود الحمدالله آقای دکتر گفت همه چیز روبراهه خدا رو شکر می کنم که داری روز به روز بزرگتر می شی عزیزم دوستت دارم
18 تير 1390

نگار زیبای مامان

نگار زیبای مامان امروز صبح که می خواستم بیام سر کار خودتو سفت چسبونده بودی به من و جدا نمی شدی چقدر سخت بود جدا شدن از تو مامانی دلش برات خیلی تنگ شده الهی قربون اون شکل ماهت برم دختر عزیزم  
4 تير 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نگار من می باشد